۱۰ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

کم نیاوردن ، پر رو بودن

مرا کاشت و رفت ...
من هم کم نیاوردم ،
سبز شدم ...


سحر پیام 


اگه واقعا یکی هست که ارزششو داره سماجت کنید ( البته با سماجت بیش از حد نرنجونیدشون )

۳۰ دی ۹۶ ، ۱۲:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

جوهر ، کاغذ کاهی

یادت به دل و جان و تنم ریشه دوانده
تو جوهری و خاطر من کاغذ کاهی


الهه سلطانی


با تشکر از قریحه ی شاعر که یه تصویر قشنگ توی ذهنم ایجاد کرد

۱۷ دی ۹۶ ، ۰۸:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

مسعود امامی ( نمیدونن )


وای از اون شبی که صبح نمیشه

از اون غمی که می مونه همیشه

وای از اون که خیلی دوسش داری

اما نمی تونی به روش بیاری


وای از اینکه قَدرتُ ندونن

بیان بگن می مونن و نمونن

وای از اون که خیلی دوسِت داره

اما باید بره تنهات بذاره


حال و هواتُ نه نه

تنهاییاتُ نه نه

درد و غماتُ نه نمیدونن


غم صداتُ نه نه

تنهاییاتُ نه نه

حال و هواتُ نه نمیدونن



وای از اون روزی که میدونی و

میخوای بری اما نمی تونی و

دیر شده بسته تموم راها

خسته شدی از خودت و نگاها


وای از آدما و قصه هاشون

وای از عمری که سوزوندی پاشون

عادتشونه که تو رو برونن

وقت خوشی تو رو خودی ندونن


حال و هواتُ نه

تنهاییاتُ نه

درد و غماتُ نمیدونن


غم صداتُ نه نه

تنهاییاتُ نه نه

حال و هواتُ نه نمیدونن



اینقدر این شعرو اهنگ خوبه راجع به تموم مصرع هاش میشه کلی حرف زد ولی چیزی نمیگم دانلود کنید ، گوش کنید ، حالش را ببرید


۱۴ دی ۹۶ ، ۰۹:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

شکل دگر خندیدن

عشق
آموخت مرا
شکل دگر خندیدن 

مولانا


ما که تا حالا تجربه نکردیم ، هر کی تجربه کرده خوش به حالش ، شنیده ها حاکی از این است که وقتی دچارش بشید همه چیز با قبلش فرق میکنه

۱۴ دی ۹۶ ، ۰۹:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

شاید پیچیده متوجه نمیشه باید ساده تر بهش بگی

از این به بعد ساده میگویم حرف هایم را 
مثلا میگویم دوستت دارم به جای اینکه بگویم دلم در دام نگاهت افتاد
مثلا میگویم دلم برایت تنگ شده به جای اینکه بگویم دلم شب تا صبح ، صبح تا شب سراغت را میگیرد ..
از این به بعد داستان همین است .. رک و راست حرف هایم را میشنوی 

تو حرف های شاعرانه ام را به خودت نمیگیری

پگاه صنیعی



وقتی این متنو خوندم اولین چیزی که یادم افتاد بغض شازده اسدالله میرزا، یکی از شخصیت‌های داستان دایی‌جان ناپلئون نوشتهٔ ایرج پزشکزاد بود .
که هر بار راجع به زنش ازش میپرسیدند بغضش میگرفت ، دقیق یادم نیست سریالشو خیلی وقت پیش دیدم ولی اونم با زنش خیلی پیچیده مثل این که صحبت میکرد . شازده بودا همه چی تموم اما به یه راننده عشقشو باخت ... شما هم گوشی دستتون باشه 
هی پیچیدش میکنید یهو میبینید به یکی قافیرو باختید که فکرشم نمیکردید

۰۹ دی ۹۶ ، ۱۵:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

فرزاد فتاحی ( طاعون )

طاعون




زندگی مون شبیه ِ طاعونه

هر دوتامون ، دچار واگیریم

ما به تقدیر هم گره خوردیم

هر دوتامون یه جور می میریم


از سکوتِ غریب ِ این خونه

از صدای ِ نوار می ترسیم

هر دومون روی ریل خوابیدیم

هر دومون از قطار می ترسیم


شب به شب زیر سقف ِ این خونه

هر دو از هم جذام می گیریم

از کسایی که عشقمون بودن

روی هم انتقام می گیریم


زندگی مون شبیه ِ طاعونه

هر دوتامون ، دچار واگیریم

ما به تقدیر هم گره خوردیم

هر دوتامون یه جور می میریم


هر دومون عاشق کسی بودیم

هر دومون دل به هم نمی بندیم

مار خوردیم بلکه افعی شیم

نیشمون بازه و نمی خندیم


بین ما زندگی ترک خورده

هر دوتامون دچار طاعونیم

درو محکم ببند راهی نیست

باید این خونه رو بسوزونیم



نمیدونم شاید چون یکی از خواننده های مورد علاقمه اینقدر همه چیزش به دلم میشینه  
ولی کدوم شاعر کدوم خواننده میاد اینطوری بیان واقعیت میکنه و اینقدر قشنگ میخونه
گشتم نبود
نگرد نیست

۰۹ دی ۹۶ ، ۱۴:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

هنر خوب ، هنر بد

اگر یاد کسی هستیم این هنر اوست ، نه هنر ما .

فروغ

اگرم قرار باشه هنرمند باشیمو تو ذهن دیگران جا بگیریم یه جوری باشه که به خاطر خوبیامون ازمون یاد گنند نه به خاطر بدیامون ، لعن و نفرین دنبالمون نباشه 

۰۹ دی ۹۶ ، ۱۳:۵۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

هول بودن برای رسیدن به عشق

حتی دوربین های اتوبان ها هم فهمیده بودند ، دل بستن به تو اشتباه است ... چون هربار که برای دیدن تو می آمدم مرا جریمه میکردند ... 

امیر حسین خراسانی 

برای رسیدن به منظور هول باشید لحظه ها دارند میگزرند ممکنه دیر بشه 

۰۴ دی ۹۶ ، ۱۴:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

قطع نظر

یک باره چرا
 قطع نظر
میکنی از ما ؟

وحشی بافقی 


این حق هرکسیه بدونه چرا باهاش قطع رابطه میکنید ، بی هیچ دلیلی یهو همه چیو کات میکنید نمیدونم بلاک میکنید ، بلک لیست میزنید طرفو پیاماشو سین نمیکنید ،،، خیلی بده این کار یکم احترام لااقل برای خودتون قائل باشید چه خوب چه بد توضیحش مطمئنن نمیکشتتون 

۰۴ دی ۹۶ ، ۱۴:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

شانه ، اعتماد

بدهم تکیه به تو ،
شانه شدن را بلدی ؟

علی نیاکوئی

بعضی وقتا ممکنه ناخواسته یه شخصی یه روزی یه جایی ، سره مشکلی مسئله ای چیزی یا مورد کوچیکی به ما اعتماد کنه و ازمون چیزی بخواد حالا هر کاری ممکنه باشه یا از هر شخصی 
خواهشا جوابشو بدید با حرف یا عمل  ، ممکنه حتی غریبه ای ازت چیزی بخاد ، 
کمکش کنید ممنون

۰۴ دی ۹۶ ، ۱۴:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری