زنگ میزدی
یک تلفن کوچک
دو دقیقهای وسایلم را جمع میکردم
مداد و مسواک و مسکن
نه
مسکن هم بر نمیداشتم
دامن و لباس خواب فقط
بعد
سفر که نه
گم میشدیم.# سارا محمدی اردهالیاز این آدما ، آز این حالا ... کجاست؟