بادبادک باز ، خالد حسینی

فقط یک گناه وجود دارد، فقط یکی. آن هم دزدی است. هر گناه دیگری صورتِ دیگرِ دزدی است.


وقتی مردی را بکشی، زندگی را از او دزدیده ای. حق زنش را برای داشتن شوهر دزدیده ای، همینطور حق بچه هایش را به داشتن پدر. وقتی دروغ بگویی، حق طرف را برای دانستن راست دزدیده ای. وقتی کسی را فریب بدهی، حق انصاف و عدالت را دزدیده ای.


چیزی زشت تر از دزدی نیست. مردی که چیزی را بگیرد که حقش نیست، چه زندگی باشد و چه یک قرص نان...

۱۹ آذر ۹۷ ، ۱۵:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

حسادت

حسادت که همه میدونند خیلی بده
اما از اون بدتر اینه که به کسی حسادت کنی که هیچی نداره
اولیرو میشه بخشید دومی رو خود فرد نباید خودشو ببخشه که اصلا چرا حسادت کرده به یه آدم هیچی ندار



# ابراهیم هوشیاری

۱۱ آذر ۹۷ ، ۱۲:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

تفاوت عشق و دوست داشتن از نگاه دکتر علی شریعتی


عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی

دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال


عشق بیشتر از غریزه آب می‌خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است


دوست داشتن از روح طلوع می‌کند و تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج می‌گیرد


عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست، و گذر فصل‌ها و عبور سال‌ها بر آن اثر می‌گذارد


دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می‌کند


عشق طوفانی و متلاطم است


دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار وسرشار از نجابت


عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی “فهمیدن و اندیشیدن “نیست


دوست داشتن، دراوج، از سر حد عقل فراتر می‌رود و فهمیدن و اندیشیدن را از زمین می‌کند و باخود به قله‌ی بلند اشراق می‌برد


عشق زیبایی‌های دلخواه را در معشوق می‌آفریند


دوست داشتن زیبایی‌های دلخواه را در دوست می‌بیند و می‌یابد


عشق یک فریب بزرگ و قوی است


دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی، بی انتها و مطلق


عشق در دریا غرق شدن است


دوست داشتن در دریا شنا کردن


عشق بینایی را می‌گیرد


دوست داشتن بینایی می‌دهد


عشق خشن است و شدید و ناپایدار


دوست داشتن لطیف است و نرم و پایدار


عشق همواره با شک آلوده است


دوست داشتن سرا پا یقین است و شک ناپذیر


از عشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر می‌شویم


از دوست داشتن هرچه بیشتر، تشنه تر


عشق نیرویی است در عاشق،که او را به معشوق می‌کشاند


دوست داشتن جاذبه ای در دوست، که دوست را به دوست می‌برد


عشق تملک معشوق است


دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست


عشق معشوق را مجهول و گمنام می‌خواهد تا در انحصار او بماند


دوست داشتن دوست را محبوب و عزیز می‌خواهد و می‌خواهد که همه‌ی دلها آنچه را او از دوست در خود دارد، داشته باشند


در عشق رقیب منفور است،


در دوست داشتن است که: ”هواداران کویش را چو جان خویشتن دارند”


عشق معشوق را طعمه‌ی خویش می‌بیند و همواره در اضطراب است که دیگری از چنگش نرباید


و اگر ربود با هر دو دشمنی می‌ورزد و معشوق نیز منفور می‌گردد


دوست داشتن ایمان است و ایمان یک روح مطلق است


یک ابدیت بی مرز است، که از جنس این عالم نیست


دکتر علی شریعتی


۱۰ آذر ۹۷ ، ۱۳:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

با ساره دستاران


تو


رنگ می‌دهی


به لباسی که می‌پوشی.


بُو می‌دهی


به عطری که می‌زنی.


معنا می‌دهی


به کلمه‌های بی‌ربطی که،


شعـرهای من می‌شـوند…!


 


# ساره دستاران


عاشق به معشوق یه دیده از پایین به بالا داره ، در این شعر کوتاه این نکته به خوبی رعایت شده

۰۶ آذر ۹۷ ، ۱۱:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

تنهایی


تنهایی


چیزهای زیادی


به انسان می‌آموزد


اما تو نرو...


بگذار من نادان بمانم!


 


# ناظم حکمت

میشه برگردی
میشه نری
میشه بمونی 
میشه زمان به عقب برگرده
میشه .... 

۰۵ آذر ۹۷ ، ۱۳:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

خاطرش را عجیب می خواهم!!


پی یک اشتباه ناجورم! باغ ممنوع سیب می خواهم!


تا بفهمند نازنین منی، قد زلفت رقیب می خواهم!


 


مادرم گفت: دل نبند و برو، هرکجا روی نازنینی هست


آه مادر، دلم زدستم رفت، ختم امن یجیب می خواهم!


 


پدرم گفت: بچه جان بس کن! حرفهای عجیب می شنوم!


آه آری پدر، عجیب، عجیب، خاطرش را عجیب می خواهم!!


 


باز فر می خورند دور سرم، این قوافی: حبیب،عجیب، غریب...


آه مادر، پدر، مریض شدم، به گمانم طبیب می خواهم!


...


بعد ازین عاشقانه خواهم گفت، بعد ازین قهوه خانه خواهم رفت!


باغ ممنوع سیب پیشکشم! دود نعنا دوسیب می خواهم!!!


 


# حسین جنتی

یاد شعر عشق نفرینی بی پروایی می خواد افتادم


۰۵ آذر ۹۷ ، ۱۳:۱۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

قایق کاغذی


یک جفت کفش


چند جفت جوراب با رنگ های نارنجی و بنفش


یک جفت گوشواره ی آبی


یک جفت ...


 


 کشتی نوح است


این چمدان که تو می بندی !


 


بعد


صدای در


از پیراهنم گذشت


از سینه ام گذشت


از دیوار اتاقم گذشت


از محله های قدیمی گذشت


و کودکی ام را غمگین کرد.              


کودک بلند شد


و قایق کاغذی اش را بر آب انداخت


او جفت را نمی فهمید


تنها سوار شد


آب ها به آینده می رفتند.


 


همین جا دست بردم به شعر


و زمان را


مثل نخی نازک


بیرون کشیدم از آن


دانه های تسبیح ریختند :


    من                      ...                                    تو                 


                                              کودکی                             


...


   ...                 قایق کاغذی                               


 نوح                                     ...                   


   آینده               


   ...


 


تو را


با کودکی ام


بر قایق کاغذی سوار کردم  و


به دوردست فرستادم


بعد با نوح


در انتظار طوفان قدم زدیم



# گروس عبدالملکیان

۲۷ آبان ۹۷ ، ۱۲:۴۰ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

مزنه ی کفن و دفن خودم

سرچ امروزم در گوگل کاملا گویای وضعیت زرینم هست .
یعنی من به همه ی خاسته هام رسیدم ،
همه ی آرزوهام نقش بسته
دنیاگردی حسابی داشتم
همه ی غذا هارو تست کردم از سرتا سر جهان 
مزه ی عشق و چشیدم
رکورد دوی سرعت رو جا به جا کردم شخصا
توی رشته ی تحصیلیم شناخته شده هستم
سر کارم فرد خیلی موفقی هستم

مدیونید اگه فکر کنید اینطوری نیست . 

صفحه ی مانیتور جلوم هست 
توی سایت گوگل سرچ میکنم 
مزنه ی کفن و دفن خودم

مثله معمول افزایش هزینه ی کفن و دفن در کشور اولین چیزیه که بهت گوشزد میکنند سایت های مرتبط در این رابطه
یعنی خیالتو راحت میکنند در ایران داری سرچ میکنی
اولش میگند گرون شده
افزایش پیدا کرده

برای من که فرقی نداره هر چقدر میخاد گرون بشه 
کاملا سر هستیم دردی احساس نمیشه

حمل جسد با آمبولانس 280 هزار تومن
خدمات تدفین بزرگسال 75 هزار تومن ( کودک 35 هزار تومن )
خدمات تغسیل 75 هزار تومن
ارزون ترین قبر ( خیلی گشتم کفه قیمته ، اون ته مها ) 1 میلیون تومان
سنگ قبر 100 هزار تومن ( از این کوچیک سیاها که فقط اسم فامیل و تاریخ تولد و وفات میزنه )
خدمات آماده سازی قبر 50 هزار تومن 
نصب سنگ قبر 50 هزار تومن ( گچ و سیمان میبره )
اکو و مداحی 200 هزار تومن ( ازین مداح دره پیتا )

کمه کم دو تومن بدون گل و گلاب ، بدون سیل اقوام آشنایان ، دوستان ، بیگ فن ها و .... 


من آمادم پولش جوره


# ابراهیم هوشیاری

۲۶ آبان ۹۷ ، ۱۳:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

خبر

میگند وقتی آمبولانس به محل میرسه 
اگه بیمار فوت شده باشه به خانوادش نمیگند  فوت شده ، میگند حالش خوب نیست میبرندش بیمارستان اونجا به خانوادش اطلاع میدن
دلیلش شاید اینه که خونوادش اونجا به هم نریزند 
ذره ذره هضمش کنند
فکر کنند تلاش شده برای زنده نگه داشتنشو ....

وضعیت الانه ما وضعیت اون بیمارست
ما مردیم
تلاش بی فایدست 
خبرشو هنوز ندادند 

# ابراهیم هوشیاری

۲۳ آبان ۹۷ ، ۰۸:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

یک غم

یک غم به تنهایی برای نابودی هزاران شادی کافیست 


حواسمون رو جمع کنیم که کسی رو غمگین نکنیم ، کائناتو کارما و با هردست بدیم با همون دست پس میگیریمو توی ذهنمون باشه همیشه 
یه مدل عددی هم توی ذهنتون باشه یک غم باعث از بین رفتن هزار تا شادی میشه ، مثلا اگه کسی که بهت نزدیکه ، دوستته ، همکلاسیته ، همکارته ، هم تیمیته ناراحتش کردی خدای نکرده یه غم به دلش گزاشتی باید هزار تا شادی براش جور کنی ...
چه کاریه خب ، کسی رو غمگین نکنید 

۲۲ آبان ۹۷ ، ۱۵:۳۱ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری