۵۱ مطلب با موضوع «شعر هایی که من خواندم» ثبت شده است

مردم

باید پنجره‌ها را بست


مردم رنج‌های‌شان را


مانندِ بادبادک‌های رنگی ِ یک جشن بیهوده


در هوا رها کرده‌اند.




# سارا محمدی اردهالی


با هر کی صحبت میکنم فقط از دردو نداریو بی کسیو بی پولی صحبت میکنه ، خودمم شاملم استثنا نیستم ، و این خوب نیست

۰۶ خرداد ۹۷ ، ۱۷:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

آتش بس

روزها را که با آتش بس یک طرفه سر می کنم


شب ها را با برهنگی محضش


این است خدای من



# رایکا امیری فر



خیلی وقته بین منو دنیا یه آتش بس منعقد شده که کلا یک طرفست فقط منم که رعایتش میکنم . کار دنیا شده نقض کردن این آتش بس ، همش داره بهم حمله میکنه .... صبوری

۰۶ خرداد ۹۷ ، ۱۷:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

بعضیارو نمیشه فرااموش کرد

ندیدمش وقت مرگ


زیر خاک


به خاطرم آمد.



# سیروس نوذری




بعضیارو هیچ جوره نمیشه فراموش کرد ، انگاری که ساکن قلبو ذهنت شدند ، رهن کامل ، مادام العمر

۰۶ خرداد ۹۷ ، ۱۷:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

مادر بزرگ

روزی می‌رسد


که سمسارها بر سر تکه‌های زندگی‌ات چانه می‌زنند


سرخ،


رنگی عتیقه می‌شود


و ما بشقاب‌های چینی گلدارت را


به یادگار برمی‌داریم


 


روزی می‌رسد


که آخرین رد انگشتت را


از آینۀ قدیمیِ خانه پاک می‌کنیم


و می‌فهمیم روزنامه‌ها غیر از آگهی‌های ترحیم


حقیقت ثابت دیگری ندارند


 


روزی می‌رسد


که می‌بینیم زمان گریستن است


و فراموش می‌کنیم


بارها لباس‌های مشکی‌مان را


پیش از آنکه چرک شود از تن درآورده‌ایم.


 # لیلا کردبچه

هممون یه روز یا پدر بزرگ میشیم یا مادر بزرگ ، واقعا اینکه هرچی داریم باید بزاریمو بریم جایی که ازش اطلاعی ندارم به شدت داغونم میکنه

۲۹ فروردين ۹۷ ، ۱۶:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

من از خودم دورم

کسی دور است 



دلم تنگ‌ست


مثل لباس سال‌های دبستانم


مثل سال‌های مأموریت‌های طولانیِ پدر


که نمی‌فهمیدم


وقتی می‌گویند کسی دورَست


یعنی چقدر دورَست !


# لیلا کردبچه

۲۹ فروردين ۹۷ ، ۱۶:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

کم نیاوردن ، پر رو بودن

مرا کاشت و رفت ...
من هم کم نیاوردم ،
سبز شدم ...


سحر پیام 


اگه واقعا یکی هست که ارزششو داره سماجت کنید ( البته با سماجت بیش از حد نرنجونیدشون )

۳۰ دی ۹۶ ، ۱۲:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

جوهر ، کاغذ کاهی

یادت به دل و جان و تنم ریشه دوانده
تو جوهری و خاطر من کاغذ کاهی


الهه سلطانی


با تشکر از قریحه ی شاعر که یه تصویر قشنگ توی ذهنم ایجاد کرد

۱۷ دی ۹۶ ، ۰۸:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

شکل دگر خندیدن

عشق
آموخت مرا
شکل دگر خندیدن 

مولانا


ما که تا حالا تجربه نکردیم ، هر کی تجربه کرده خوش به حالش ، شنیده ها حاکی از این است که وقتی دچارش بشید همه چیز با قبلش فرق میکنه

۱۴ دی ۹۶ ، ۰۹:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

قطع نظر

یک باره چرا
 قطع نظر
میکنی از ما ؟

وحشی بافقی 


این حق هرکسیه بدونه چرا باهاش قطع رابطه میکنید ، بی هیچ دلیلی یهو همه چیو کات میکنید نمیدونم بلاک میکنید ، بلک لیست میزنید طرفو پیاماشو سین نمیکنید ،،، خیلی بده این کار یکم احترام لااقل برای خودتون قائل باشید چه خوب چه بد توضیحش مطمئنن نمیکشتتون 

۰۴ دی ۹۶ ، ۱۴:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری

شانه ، اعتماد

بدهم تکیه به تو ،
شانه شدن را بلدی ؟

علی نیاکوئی

بعضی وقتا ممکنه ناخواسته یه شخصی یه روزی یه جایی ، سره مشکلی مسئله ای چیزی یا مورد کوچیکی به ما اعتماد کنه و ازمون چیزی بخواد حالا هر کاری ممکنه باشه یا از هر شخصی 
خواهشا جوابشو بدید با حرف یا عمل  ، ممکنه حتی غریبه ای ازت چیزی بخاد ، 
کمکش کنید ممنون

۰۴ دی ۹۶ ، ۱۴:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابراهیم هوشیاری